تجربهی بریانک و هفت چنار
مقاومسازی ساختمانها در تهران
زمینلرزه برای زمین همانند نفس کشیدن برای یک موجود زنده امری لازم و طبیعی است، پس باید ساکنان این سیاره آسیب پذیر خود را برای مواجهه با آن آماده سازند. کشور ایران در پهنهی زمینلرزهی با خطر نسبتاً بالا قرار دارد و هرچند سال (تقریباً هر ده سال) با یک زمینلرزهی بزرگ (بالاتر از 6 ریشتر) و هر سال با زمینلرزههای کوچک و متوسط در نقاط مختلف کشور مواجه است. متأسفانه حتی پس از تدوین آیین نامهی 2800، نه در نقاط شهری و نه در نقاط روستایی در کاهش تعداد تلفات و تخریب ساختمانها پیشرفت چندانی صورت نگرفته است. این مقاله با تکیه به تجربهی بریانک و هفت چنار، برای مقاومسازی ساختمانها در تهران پیشنهادهایی میدهد.
تعداد کلمات: 3135 کلمه، زمان تخمین مطالعه: 16 دقیقه
نویسنده: گیتی اعتماد
شکلگیری ابتکار در یک نهاد غیردولتی
پس از زمینلرزهی بم عدهای از متخصصان به منظور ایجاد یک نهاد مردمی برای اندیشیدن در مورد روشهای پیشگیری از تلفات ناشی از زمینلرزه و محدود ساختن تخریب ساختمانها گرد هم آمدند و گروه دیده بان لرزهای را برای فعالیت در این مسیر تشکیل دادند. این گروه که در سال 1384 با شرکت متخصصان سازه، معماری و شهرسازی و جامعه شناس و اقتصاددان تشکیل شد، آگاهسازی مردم از ضرورت مقاومسازی ساختمانهای موجود را به عنوان یکی از محورهای فعالیت خود تعریف کرده است. تهران در گذشته تقریباً هر 170 سال یک بار شاهد یک زمینلرزهی بزرگ بوده که آخرین آن در سال 1830 میلادی رخ داده است. لذا وقوع زمینلرزهی شدیدی در آن بسیار محتمل است. بنابراین مقاومسازی مناطق آسیب پذیر تهران امری ضروری است. در سال 1385 با توجه به آشنایی تعدادی از اعضای گروه دیده بان لرزهای با منطقه 10 شهر تهران و دسترسی به مطالعات طرح توسعهی شهری آن، این منطقه برای اجرای یک مطالعات میدانی انتخاب شد. طبق مطالعات برآورد آسیب پذیری تهران را که در سالهای گذشته به سفارش شهرداری تهران توسط یک شرکت ژاپنی جایکا صورت گرفت، این منطقه به خاطر فرسودگی بناها و باریک بودن معابر جز آسیب پذیرترین مناطق تهران به هنگام بروز زمینلرزه است.
هدف این طرح تشویق مردم به مقاومسازی ساختمانهای قدیمی خود و کمک به ایجاد ارتباط و همکاری بین شهرداری و نهادهای محلی با مردم برای تحقق این امر بود. بنابراین پیش از هر اقدامی امر گفت و گو با مردم و مسئولان شهرداری منطقه در زمینه خطر زمینلرزه و امکان مقاومسازی ساختمانها ضرورت داشت. آگاهی رسانی در این زمینه از آن جهت اهمیت داشت که عدم وقوع زمینلرزهی محسوس در سالهای اخیر در تهران، موجب غفلت همگانی از خطر زمینلرزه شده و کسی چندان بزرگی و نزدیکی خطر را باور ندارد.
استفاده از تجارب جهانی
علاوه بر دیده بان لرزهای و همکاران مهندسان مشاور طرح و معماری (مشاور منطقه)، دیده بان شهر انجمن ایران شناسی فرانسه به طور داوطلبانه با این پروژه همکاری کردند و به دعوت آنها یکی از کارشناسان نوسازی شهرداری منطقه 20 پاریس در این پروژه حضور یافت. در منطقهی 20 پاریس علاوه بر تجربیات بهسازی تدریجی، تجربهای ناموفق در مقیاس کوچکتر در زمینهی تخریب و نوسازی کامل نظیر پروژهی نواب وجود دارد. در این مطالعات به ابتکار خود محققان و حمایت نهادهایی که با هم همکاری را آغاز کرده بودند، به موضوع تبادل تجارب با سایر کشورها در زمینهی نوسازی و بهسازی شهری توجه خاصی شد و با بازدید و مصاحبه با فعالان و دست اندرکاران پروژههای بهسازیبرای شناسایی محله (ساختمانها و خانوارهای ساکن آن) بلوکهایی از منطقه انتخاب و پرسش نامهی خانوار و ساختمان تهیه شد. پرسش نامهی ساختمان ویژگیهای سازهای ساختمان و امکان مقاومسازی آن را دربر میگرفت. پرسش نامهی خانوار وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانوار و امکانات و تمایل آنها را برای اقدام در زمینهی مقاومسازی شامل میشد. محلات حاشیه نشین شهرهای رباط و کازابلانکا و استفاده از تجربیات مراکش در این زمینه اقدام شد. در چارچوب یک همکاری سه جانبه (تهران، پاریس، رباط) کارگاههای متعددی در تهران و رباط تشکیل گردید و بازدیدهایی از پاریس انجام گرفت. هرچند نه در پاریس و نه در رباط مسئلهی زمینلرزه و مقاومسازی به صورتی که در ایران وجود دارد، مطرح نبوده، اما بهسازی شهری به موضوع نوسازی و بهسازی مسکن در کنار بالا بردن کیفیت زندگی در این محلات نظر داشته است. به اعتقاد ما روشهای رسیدن به اهداف و جذب مشارکت مردم و نیز اقدامات بخش دولتی و عمومی (به خصوص در مراکش) از جمله تأمین وامهای مناسب و سازوکارهای مدیریتی در بازسازی و اسکان مجدد تهی دستان شهری قابل ملاحظه است و میتواند در امر بهسازی محلات بریانک و هفت چنار و تأمین منابع لازم برای مقاومسازی ساختمانها در ایران قابل استفاده باشد.
در مراحل اولیهی آغاز طرح، این پروژه به گروه همکاری وزارت کشور و اتحادیهی شهرداریهای هلند که در جست و جوی پروژههای نمونه برای ارتقای مدیریت شهری و مشارکت مردمی در نقاط مختلف ایران بودند، ارائه شد و در نهایت جزو چهار پروژهی منتخب در این همکاری قرار گرفت. این انتخاب پیگیری طرح مقاومسازی را افزایش داد و عملاً شهرداری منطقه 10، نهاد مردمی (گروه دیده بان لرزهای) و شورایاری محلهها را درگیر کرد، زیرا در چارچوب این همکاری، مشارکت سه نهاد حکومت محلی (شهرداری)، نهاد غیردولتی (گروه دیده بان لرزهای) و نهاد مردمی (شورایاریها و ساکنان محله) ضرورت داشت. از آن جا که هر سهی این نهادها در پروژهی مقاومسازی ساختمانها در بریانک فعال بودند، این پروژه در موقعیت انتخاب در برنامهی همکاری ایران و اتحادیهی شهرداریهای هلند قرار گرفت.
همکاری با شورایاریها و شهرداری
ترکیب اعضای شورایاری در محلات مذکور، متشکل از ساکنان قدیمی (عمدتاً مردان) و سالمند بود که مورد اعتماد بوده یا از جمله افراد خیّر و بانفوذ محسوب میشدند. شاید این ترکیب بر نحوهی عمل شورایاریها مؤثر بود. روی هم رفته شورایاریها بسیار محتاطانه با موضوع مقاومسازی ساختمانها برخورد کردند و حاضر به قبول مسئولیت مشارکت در کار و اطمینان دهی به اهالی محله نبودند. این موضوع کار را دشوار میکرد، به خصوص که گاه نگرانی بعضی از آنها به مردم منتقل میشد وبه جای تشویق کار، تا حدی مانع کار میگردید. اما به هر حال نمایندگان شورایاری در تمام جلسات مردمی حضور داشتند و در برخی اطلاع رسانیها مستقیماً وارد شدند. اگرچه دفاتر شورایاری هنوز کاملاً در محلات شناخته شده نیستند و جلساتی که در آنها برگزار شد کم رونقتر از جلسات مساجد بود، اما این دفاتر به طور بالقوه ظرفیت تبدیل به کانون استقرار پروژهی مقاومسازی را داشت.
شهرداری منطقه در فرآیند تهیهی طرح تفصیلی با موضوع مقاومسازی به عنوان یکی از عناصر بهسازی شهری آشنا شد و زمینههای اتصال این طرح به سایر اقدامات در دست انجام در شهرداری فراهم شد. علی رغم این، آغاز طرح در شهرداری در این مشارکت، نه تنها تسهیل آغاز کار، تأمین مالی، هماهنگی با سایر فعالیتها و برقراری ارتباط با شورایاریها بود، بلکه حضور نمایندگان آن در جلسات با مردم، به معنای حمایت «مسئولان» از پروژه تلقی میشد. تغییر مکرر شهردار منطقه که در طول دورهی سه سالهی پروژه چهار بار اتفاق افتاد، یکی از دشواریهای کار بود. مسئولان شهرداری روی هم رفته در ابتدا چندان مشارکت فعالی نداشتند اما کم کم با ترغیبها و مطرح شدن پروژه در وزارت کشور به عنوان یکی از نمونههای همکاری شهرداری با شورایاری و نهادهای مردمی علاقه مندی به طرح افزایش یافت. به ویژه آنها برای تأمین وام فعالیت زیادی کردند تا در نهایت توانستند حدود 50 میلیون تومان از مؤسسهی اعتباری شهر برای وام دادن به داوطلبان تأمین اعتبار کنند.
مطالعات مقدماتی
برای شناسایی محله (ساختمانها و خانوارهای ساکن آن) بلوکهایی از منطقه انتخاب و پرسش نامهی خانوار و ساختمان تهیه شد. پرسش نامهی ساختمان ویژگیهای سازهای ساختمان و امکان مقاومسازی آن را دربر میگرفت. پرسش نامهی خانوار وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانوار و امکانات و تمایل آنها را برای اقدام در زمینهی مقاومسازی شامل میشد.
اطلاعات مورد نظر در پرسش نامهی خانوار شامل مشخصات جمعیتی و اجتماعی مصاحبه شونده و خانوار، نوع تصرف مسکن (مالک، مستأجر، غیره)، اطلاعات مصاحبه شونده در مورد خطرات زمینلرزه و ویژگیهای ساختمان، تمایل به مقاومسازی ساختمان (محل سکونت خود) و نحوهی تأمین هزینهی مقاومسازی (از طریق خانواده یا دولت و غیره) میگردید. تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از خانوار حاکی از کم اطلاعی ساکنان از امکان مقاوم سازی، گرایش بیشتر به نوسازی و فقدان منابع مالی برای اقدام در این زمینه بود.
بیشتر بخوانید: فرهنگ فاجعه یا فاجعهی فرهنگ
اطلاعات مربوط به ساختمان شامل نوع اسکلت، میزان مقاومت در مقابل زمینلرزه، امکان مقاومسازی ساختمان و عناصر خطرآفرین در ساختمان (سقف شیشه ای، ارتفاع زیاد، تنگی راه پله و غیره) میگردید. این اطلاعات توسط تیمهای متخصص و با روش مشاهده و مصاحبه جمع آوری گردید. نتیجهی بررسیهای اولیه در بلوکهای بسیار فرسودهی منطقه نشان داد که امکان مقاومسازی در اغلب ساختمانها وجود ندارد (یا بسیار پرهزینه است) اما در بخشهایی از منطقه این امکان وجود دارد. پس از مطالعات اولیه دو محلهی بریانک و هفت چنار که محلههایی قدیمی، تاریخی و واجد بافتهای زنده و باارزش معماری هستند انتخاب گردیدند. یکی از دلایل انتخاب این محلات، انجام هم زمان طرح مقاومسازی ساختمانهای محلههای بریانک و هفت چنار در چارچوب طرح کلی بهسازی این دو محله بود که برای نمونه از طرف مشاور منطقهی 10 برای یافتن روشی برای احیای بافتهای فرسوده پیشنهاد و مورد مطالعه قرار گرفته بود.
آغاز کار: جلب مشارکت ساکنان
برای آگاهی دادن و آماده نمودن مردم برای انجام طرح مقاومسازی مسکن خود از روشهای مختلفی استفاده شد. مهمترین ابزار در این راه برگزاری جلسات متعدد با ساکنان محلات به همراه اعضای شورایاری محله و مسئولان شهرداری منطقه بود که طی آن اهداف طرح و نحوهی کار توضیح داده میشد. علاوه بر این، جزوهای دربارهی خطر زمینلرزه و تلفات آن و تجربیات مقاومسازی در شهرهای دیگر تهیه و توزیع شد. در برخی مواقع اعضای گروه در محله با مردم به صورت انفرادی دربارهی این طرح حرف میزدند و آنها را به مشارکت تشویق میکردند. در جلسات جمعی از نمایش فیلم (دربارهی تخریب و تلفات بم) برای آگاهی رسانی استفاده شد. عکس العملهای اولیه نشانهی حساسیت مردم بود. در مواردی که اطلاع رسانی به خوبی انجام شده بود، مردم به طور گسترده در جلسات شرکت میکردند. چندین جلسه در گروههای 200 نفره در دو محله تشکیل شد. اما پرسشهای زیادی هم در مورد روش کار، منابع مالی و طول مدت کار مطرح بود. استمرار ارتباط با مردم، رفع تردیدها در مورد مفید بودن مقاومسازی در ساختمان قدیمی و آماده ساختن آنها برای اقدام (حتی با تأمین وام تقریباً بدون بهره و تهیهی نقشهها و نظارت به صورت رایگان از طرف نهاد مردمی) مستلزم تلاشی بیوقفه بود.
طی دو جلسهی اصلی که در مساجد محلات برگزار شد، نمایندگان گروه دیده بان لرزه ای، مشاور طرح و معماری و مسئولان شهرداری توضیحات مفصلی در مورد ضرورت و روش کار و به خصوص واگذاری وامی به میزان 5 میلیون تومان (بدون بهره و تنها با محاسبهی کارمزد بانکی) برای مقاومسازی هر واحد مسکونی داده شد. در جلسهی مسجد بریانک، بسیاری از مردم نگران مسائل تأسیسات ساختمان (لولهها، چاه آب و فاضلاب و غیره) بودند و به مسئلهی محل اسکان خود در طول زمان مقاومسازی مسکن اشاره میکردند. به آنها توضیح داده میشد که چون مقاومسازی میتواند اتاق به اتاق صورت گیرد میتوانند به زندگی در واحد مسکونی خود در دورهی مقاومسازی ادامه دهند. در جلسهی حسینیهی محلهی هفت چنار نیز اهالی هفت چنار و نمایندگان شورایاریها پرسشهای مشابهی مطرح کردند و نگرانیهای خود را از نحوهی انجام کار، مشکلات اجرا، موضوع اسکان آنها در زمان مقاوم سازی، میزان وام و نحوهی بازپرداخت آن ابراز داشتند.
تجربهی بروجرد
تجربهی مقاومسازی ساختمانهای آسیب دیده پس از زمینلرزهی بروجرد نقطهی عطفی در موضوع مقابله با خطرات زمینلرزه در ایران بود. چون برای اولین بار به جای وام و نوسازی وام مقاومسازی به مالکان خانهها داده شد تا زیر نظر بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و توسط مشاوران و پیمان کاران متخصص در این زمینه، به این کار مبادرت نمایند. حدود دوهزار واحد مسکونی در این طرح قرار گرفت. گسترش ارتباط همکاران ما با بنیاد امکان بازدید از روشها و مشکلات مقاومسازی در بروجرد را فراهم کرد که تاامروز این ارتباط هم چنان ادامه دارد. در جریان بازدید با مردم و مسئولان دربارهی انگیزه و روش مقاومسازی بناهای آسیب دیده از دید فنی و اجتماعی مصاحبه کردیم. انگیزهی اولیهی آغاز این طرح آن بود که وام نوسازی که به ساختمان آسیب دیده اختصاص مییافت محدود بود و امکان برپایی بنایی با کیفیت اولیه با وام 15 میلیونی بنیاد در بسیاری از ساختمانها وجود نداشت. بنابراین موضوع طبقه بندی ساختمانها از نظر آسیب مورد توجه واقع شد. ساختمانها بر اساس شدت آسیب به سه گروه تخریبی، مقاومسازی و تعمیری تفکیک شدند و آنها که در گروه مقاومسازی قرار گرفتند با استفاده از همان وام 15 میلیونی نوسازی به مقاوم کردن ساختمان موجود مبادرت کردند. در بسیاری از موارد خانوار در همان واحد مسکونی به سر میبرد و خود عملیات مقاومسازی را از نزدیک دنبال میکرد. چند شرکت مهندسی سازه عملیات طراحی و اجرا را در بخشی از شهر پیش میبردند. بعدها مطلع شدیم که در زمینلرزهی بعدی در منطقهی بروجرد در سال 1387 آسیبی به خانههای مقاومسازی شده وارد نشده است. به گفتهی کارشناسان بنیاد مسکن، مردم بروجرد به خاطر تجربهی زمینلرزه در سال 1384 برای مشارکت در طرح مقاومسازی در زمینلرزهی بعدی آمادگی زیادی نشان دادند و از این طرح استقبال خوبی کردند. به طوری که در همان مرحلهی اول قسمت عمدهی شهر تحت پوشش طرح قرار گرفت.
نحوهی اجرای طرح مقاومسازی در بریانک و هفت چنار
شرایط کار ما در محلات بریانک و هفت چنار با بروجرد قابل قیاس نبود. در وهلهی اول ما به عنوان یک گروه غیردولتی و بدون برخورداری از امکانات و مرجعیت رسمی نهادهای دولتی وارد کار شدیم، دوم آن که در محیطی کار کردیم که تجربهی زمینلرزه نزدیکی را از سر نگذرانده بود. از نظر منابع مادی نیز امیدوار بودیم که شهرداری منطقه منابع حداقلی را به عنوان وام در اختیار گروهی از داوطلبان قرار دهد تا پروژه به عنوان یک پروژهی آزمایشی امکان تحقق پیدا کند. اگرچه بررسی تجربهی بروجرد آموختنیهای بسیار داشت و به ما امکان و زمینههای فراتر رفتن اقدام از سطح آزمایش و فراگیر شدن آن در سطح یک شهر را نشان میداد، از نظر موانع پیش روی ما چندان راهگشا نبود.
مرحلهی دوم کار پس از جلسات پرسش و پاسخ و اعلام آمادگی مردم، انتخاب موارد مناسب از میان داوطلبان بود. حدود 90 خانوار از بین 400 خانواری که در جلسات شرکت کرده بودند، آمادگی خود را برای کار اعلام کردند. این 90 ساختمان (که بعضاً بیش از یک واحد مسکونی داشتند) از نظر ویژگیهای ساختمان و سازه بررسی شدند و در نهایت حدود ده تا دوازده واحد مسکونی انتخاب شدند. علاوه بر ویژگیهای فوق، امکان آن که با وام موجود بتوان کار مقاومسازی ساختمان را سامان داد نیز مورد توجه قرار گرفت. در بین واحدهای مسکونی منتخب تعدادی واحد مسکونی قدیمیتر قرار داشتند که مقاومسازی آنها مستلزم صرف هزینههای بیش تری بود. این امر در مذاکره با مالکان مطرح گردید و قرار شد آنها خود این اضافه هزینه را تقبل کنند و بدین ترتیب کار آغاز شد. گروه دیده بان لرزهای برای تعدادی از واحدهای مسکونی که برای مقاومسازی مناسب تشخیص داده شده بودند به طور رایگان نقشهی مقاومسازی تهیه کرد. علاوه بر واحدهای مسکونی یک ساختمان عمومی (حسینیهی محله) نیز برای این کار به طور نمونه انتخاب شد.برای آگاهی دادن و آماده نمودن مردم برای انجام طرح مقاومسازی مسکن خود از روشهای مختلفی استفاده شد. مهمترین ابزار در این راه برگزاری جلسات متعدد با ساکنان محلات به همراه اعضای شورایاری محله و مسئولان شهرداری منطقه بود که طی آن اهداف طرح و نحوهی کار توضیح داده میشد. علاوه بر این، جزوهای دربارهی خطر زمینلرزه و تلفات آن و تجربیات مقاومسازی در شهرهای دیگر تهیه و توزیع شد.
در مرحلهی سوم داوطلبان میباید برای دریافت وام از مؤسسهی اعتباری شهر اقدام میکردند و مدارک لازم را تحویل میدادند. از این مرحله تردیدهای بیش تری در میان منتخبان به وجود آمد. مؤسسهی اعتباری شهر، به سادگی حاضر نبود از تعداد ضامنهای وام گیرنده بکاهد و سرانجام با پیگیریهای گروه و وساطت شهردار منطقه به تقلیل معرفی یک ضامن به جای دو ضامن رضایت داد. تعداد خانوارهای متقاضی وام کم شده بود. بخشی از خانوارهای مشتاق برای کار در فرآیند سنجش فنی ساختمان از دایره حذف شده بودند و آنها که ساختمانشان برای این طرح مناسب بود، علاقهی کم تری به موضوع نشان میدادند. سرانجام تنها یک خانوار از ده داوطلب تأیید شده (از نظر مناسبت واحد مسکونی آنها برای مقاوم سازی) پی گیر گرفتن وام شد. دربارهی نحوهی پرداخت وام به متقاضیان بحث و گفت و گوی زیادی شده بود و یکی از پیشنهادها تشکیل حساب مشترک به صورت تعاونی یا با شهرداری و دیده بان لرزهای بود. دیده بان تمایلی به دخالت در امور مالی نداشت. از این رو پیشنهاد کرد وام در صندوق مشترکی (مثلاً شهرداری و مالک) ریخته شود و با نظارت گروه دیده بان به نسبت پیشرفت کار، در اختیار مالک قرار گیرد. اما متأسفانه به خاطر مقررات بانکی این امر میسر نشد و درنتیجه وام به مالک پرداخت گردید. البته مرحله بندی پرداخت وام ممکن بود که متأسفانه به آن نیز توجه نشد. وام به طور کامل در همان ابتدای کار به تنها مالک داوطلب پرداخت شد و این امر روال امور را از مسیر مورد نظر دور کرد. دیده بان ابزاری برای کنترل اقدامات مالک در اختیار نداشت و مالک حاضر به پیروی از روند مقاومسازی نگردید. درنتیجه کار تا حدودی متوقف ماند و وام به مصرف تعمیر و تغییرات معماری خانه رسید.
البته تلاشهای دیده بان برای مقاومسازی حسینیه نتیجه بخش بود و هیئت امنای حسینیه که یکی از اعضای آن از مسئولان شهرداری بود با تشویق سایر اعضا و دریافت طرح از دیده بان، هزینههای لازم را تأمین کرد و در نتیجه طی مدت کوتاهی ساختمان حسینیه مقاومسازی شد.
درسهای تجربهی بریانک و هفت چنار
برای جمع بندی تجربهی طرح مقاومسازی ساختمانها در بریانک و هفت چنار باید چند نکتهی عمده مورد توجه قرار گیرد. با توجه به بالا بودن میزان خطر زمینلرزه در ایران و فراوانی تعداد ساختمانهایی که در سطح کشور باید مقاومسازی شوند دولت یا ارگان خاصی نمیتواند متولی این امر باشد. این کار باید توسط خود مردم و به وسیلهی نهادهای مردمی در سطح وسیع و به سرعت انجام شود. به خصوص که نه تنها ساختمانهای فرسوده بلکه حتی ساختمانهای نوسازی نیز در مواردی در مقابل زمینلرزه مقاوم نیستند و همواره به تعداد ساختمانهای غیرمقاوم در مقابل زمینلرزه افزوده میشد. موضوع وام مقاومسازی در سطح کشور و نه تنها در یک محدودهی خاص (جز نقاطی که در آنها خطر نسبی زمینلرزه پایین است) باید مورد توجه قرار گیرد و نظام مالی برای این کار آماده شوند. مسلماً مقاومسازی همهی ساختمانهای فرسوده از نظر اقتصادی به صرفه نیست و بخشی از ساختمانها باید به طور کامل بازسازی شوند تا از خطر تخریب در زمان وقوع زمینلرزه و کشتار ناشی از آن در امان بمانند. برای این کار باید وامهای نوسازی تأمین و ارائه شوند. این مشکل به خوبی در جریان کار در بریانک مشاهده میشد. چون مردمی که خانههایشان واجد شرایط مقاومسازی نبود از فقدان طرح و برنامهای برای کمک به آنها گلهمند بود. مسئلهی دیگر استمرار کار آگاهی رسانی است. دولت و شهرداری باید در آگاهی دادن به مردم برای شناخت مسئلهی خطر زمینلرزه و نیاز به مقاومسازی از طریق رسانههای عمومی، برگزاری جلسه و تهیه و توزیع جزوات در سطح وسیع اقدام نمایند. این کار میتواند از مدارس و دانشگاهها شروع شود. در این زمینه و هم چنین در امر نظارت بر انجام طرح مقاومسازی میتوان از ظرفیت نهادهای مردمی به نحو مؤثری استفاده کرد. تجربهی ناتمام بریانک هم زمان عدم آگاهی مردم از مقاوم سازی، عدم مسئولیت پذیری شورایاری، عدم اعتقاد مردم به شهرداری، عدم اعتقاد شهرداری به مردم و فراهم نبودن منابع مالی و نهادهای لازم برای اقدام عملی را به خوبی نشان داد. این تجربه هشداری بود که برای یک اقدام مؤثر باید بخشی از این موانع را از میان برداشت و نهادهای لازم و رویههای مناسب را تدارک دید.
منبع مقاله: خاتم، اعظم، (1389) شهر و زمینلرزه، تهران: آگاه، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}